دلنوشته
خاطرات یک جوان کهنه دل
کوروش فریادم را بشنو ، مردمانت برای جای خواب بازداشتگاه را به صندلی سرد بوستان ها ترجیح میدهند کوروش فریادم را بشنو ، مردم از مسجد ها فراری شدند تا مبادا کفششان دزدیده شود کوروش فریادم را بشنو ، گدایان دیگر به سکه راضی نیستند کوروش فریادم را بشنو ، مردمانت حرف های حق را در تاکسی ها میزنند کی میخواهی از خواب آسوده ات بگذری لعنتی! فریادم را بشنو شکایت نامه ای از ایهام